شب عفو است و محتاج دعایم ، زعمق دل دعایی کن برایم اگر امشب به معشوقت رسیدی ، خدا را در میان اشک دیدی
کمی هم نزد او یادی زما کن ، کمی هم جای ما او را صدا کن
بگو یارب فلانی رو سیاه است ، دو دستش خالی و غرق گناه است...
شب عفو است و محتاج دعایم ، زعمق دل دعایی کن برایم دلم تنگ است
دلم میسوزد از باغی که میسوزد
نه بیداری ، نه دیداری، نه دستی از سر یاری
مرا آشفته میدارد چنین آشفته بازاری
تمام عمر بستیم و شکستیم، بجز بار پشیمانی نبستیم
جوانی را سفر کردیم تا مرگ نفهمیدیم بدنبال چه هستیم
عجب آشفته بازاریست دنیا،عجب بیهوده تکراریست دنیا
میان آنچه باید باشد و نیست ، عجب فرسوده دیواریست دنیا
چه رنجی از محبت ها کشیدیم ، برهنه پا به تیغستان دویدیم
نگاهی آشنا در این همه جمع ، ندیدیم و ندیدیم و ندیدیم
سبکباران ساحل ها ندیدند،به دوش خستگان باریست دنیا
مرا در موج حسرتها رها کرد، عجب یار وفاداریست دنیا
عجب آشفته بازاریست دنیا، عجب بیهوده تکراریست دنیا
میان آنچه باید باشد ونیست ، عجب فرسوده دیواریست دنیا...
خدایا چگونه می توانی بی قراریم را ببینی؟
من که سرتا پا نیازم به تو و مهر تو
یعنی رحمت تو از مهر مادران کمتر است؟
تو که سایه رحمتت هیچوقت کوتاه نبوده!
به من بگو،
گناهی کردم که در مرام تو توان بخشیدنش نباشد؟
شرمم باد از این کوه گناه
که هر کارش می کنم قله اش آفتابیست!
چگونه فریادت کنم تا این سکوت سنگین را بشکنی
و با لبخندت آرامم کنی؟
زیباترین حس سجده این است که
در گوش زمین پچ پچ می کنی
اما در "آسمان" صدای تو را می شنوند...
یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبرالیل و النهار
یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال
حلول سال نو و بهار پرطراوت را که
نشانه قدرت لایزال الهی و تجدید حیات طبیعت می باشد
رابه تمامی عزیزان تبریک و تهنیت عرض نموده
و سالی سرشار از برکت و معنویت را
از درگاه خداوند متعال و سبحان برای شماعزیزان مسئلت دارم
به اندازه ی اشتیاقم
به اندازه ی نیازم.
نه نیاز به آسایش
نیاز به رسیدن.
توجهم کن وفراموشم مکن
نه به اندازه ی عشق و نیازم
زیرا بسیار ناچیز است.
بلکه به اندازه ی کرامت ورحمتت.
یاریم کن
نه به اندازه ی استحقاقم
بلکه به اندازه ی مهر و رفعتت.
ای بخشاینده ی گناهان
نبخشای خطای کوچکم را.
زیرا بخشایشت گستاخم می کند
وبه من جسارت انجام گناهان بزرگتر را می دهد.
عذابم ده و مجازاتم کن
بسیار بیشتر از گناهم
اما بسیار کمتر از خشمت.
زیرا هنگام خشم
رها می کنی مرا تا نابود شوم،
وهنگام خرسندی
با مهربانی مجازات می کنی مرا
که تا فرصتی باقیست برگردم.
تنبیه تو را بخششت می دانم
وآن را بسیار دوست می دارم.
صبر ده مرا
بیشتر از دردم
و درد ده مرا
کمترازصبرم.
آنقدر برصبر من بیفزای
تاغلبه کند بر هر دردی.
آنگونه که حتی
دردشوارترین لحظات
قلبم آرام و خشنود باشد.
خشنود باش از من
با آنکه مستحق خشمم.
يك نقطه بيش فرق رجيم و رحيم نيستاز نقطه اي بترس كه شيطانيت كنند...
"توبه دري دارد که پهناي آن به اندازه وسعت مشرق تا مغرب است
و تا خورشيد از مغرب طلوع نکند، اين در بسته نمي شود."

امروز روز تولد من است...
من فهمیدم دنیا سرزمین وسیعی است پر از مشکلات سخت و من هم موجودی
هستم وسیع تر و سخت تر از دنیا.
همان روز در گوش من خواندند:تو آمدی که برگردی
همان روز به من گفتند:شعر،صدا،آب،هوا،مادر،پدر،خدا و عشق مال تو است.
همان روز فهمیدم که هیچ مجالی از لحظه خالی نیست و لحظه هم جای بی خیالی
نیست.
من فهمیدم که باید شکرگزار بود به خاطر همه چیزهایی که خدا به ما داده و باید
شکرگزار بود که خدا هر آنچه را که از او می طلبیم،به ما نمی دهد.
امروزتولد من است


آنانکه به من بدی کردند...مرا هوشیار کردند...
آنانکه به من انتقاد کردند...به من راه و رسم زندگی آموختند...
آنانکه به من بی اعتنایی کردند...به من صبر و تحمل آموختند...
آنانکه به من خوبی کردند...به من مهر و وفا آموختند...
پس خدایا ! به همه اینان که باعث تعالی دنیوی و اخروی من شدند
خیر و نیکی دنیا و آخرت عطا کن.
خدایا تو اگر نباشی به که میتوان گفت
حرفایی که به هیچ کس نمیتوان گفت ؟؟؟
مدعیان رفاقت هر کدام تا نقطه ای همراهند
عده ای تا مرز مال ، عده ای تا مرز آبرو، عده ای تا مرز جان
وهمگان تا مرز این جهان !!!!
تنها تویی که هماره می مانی بمان !!!
خدای من ، سبـــــک آمده ام با دستان تهی ،
سنگیــــن، بازم گردان
خدای من سنگیــــن آمده ام ، با کوله باری از گنـــاه ،
سبک، بازم گــــردان
خدای من ، به در گاهت آمده ام ، بازم مگـــردان